جیب خالی مترجمان کتاب کودک در روزهای کرونایی، نشر در معرض ورشکستگی کامل است
به گزارش صبح مهریز، به گزارش خبرنگاران ، با اینکه سایه سنگین ویروس کرونا بر کشور، همه مشاغل را تحت تاثیر قرار داد، اما این تاثیر در حوزه فرهنگ بیشتر خودنمایی کرد، چراکه بسیاری از افراد با کاهش درآمدشان ترجیح می دهند پولشان را صرف خرید مایحتاج زندگی کنند تا کتاب و محصولات فرهنگی. در این میان هرچند کتاب های ترجمه توانسته بودند تا حدی نسبت به تالیفی ها جایگاه شان را در بین بچه ها و نوجوانان حفظ کنند اما با خودقرنطینگی و کاهش تمایل مخاطبان نسبت به کتاب کاغذی فروش این آثار هم کاهش یافت. فروش اینترنتی کتاب هم به دلیل کاهش درآمد خانواده ها به حداقل رسید. و ناشران را برآن داشت تا از انعقاد قرارداد جدید با مترجمان و تجدید چاپ آثارشان خودداری کنند. این مساله سبب شده شرایط معیشتی مترجمان با مسائل عدیده ای روبه رو شود.
تامین هزینه های بالای درمان برایم سخت است
شهرام اقبال زاده از مترجمان و نویسندگانی است که این روزها شرایط جسمی خوبی ندارد و به همراه همسرش تحت درمان است و تا به حال هزینه های زیادی را متقبل شده است. او در این باره می گوید: کرونا نشان داد ساختار اقتصادی اجتماعی سیاسی جهانی دچار بحرانی بسیار عمیق است و یکی از نقاطی که بحران عمیقی دارد کشور ماست که با وجود انواع تحریم ها و رکود قبل از تحریم با مشکل کرونا هم روبرو شده است. و این مساله تاثیرات نامطلوبی بر صنعت نشر گذاشته به طوریکه قبل از انقلاب با 33 میلیون جمعیت تیراژ 100 هزار نسخه داشتیم و الان با 80 میلیون جمعیت و افزایش تعداد دانشجوها و دانش آموزان تیراژ کتاب ها 500 تا 100 نسخه شده است. و با شیوع کرونا همین مقدار تیراژ را هم نداریم و ناشران کتاب چاپ نمی کنند.
او می افزاید: در یک مقاله دیدم که نوشته بود، نشرها نباید کتاب بپذیرند و باید تیراژ را پایین بیاورند چون فروش دچار مشکل شده و کرونا آن را تشدید کرده است. در این شرایط و اگر کسی صرفا به نوشتن و ترجمه بپردازد و دو یا سه شغله نباشد از پس زندگی اش برنمی آید. دولتی که می خواهد مشکل معیشتی مردم را با دادن یک میلیون وام حل نماید چه کمکی به اهل قلم می کند؟ من در حال حاضر بیمارم و برای رفع تومورم دستم باید آناناس بخرم و قیمت دوتا آناناس هم 80 هزار تومان است. من که حقوق دولتی ندارم و زندگی ام را از راه فعالیت های فرهنگی می گذرانم و دبیر و مشاور دو نشر هستم و از روی تیراژ حقوق می گیرم. وقتی پذیرش کتابی نباشد و تیراژ پایین باشد، با این هزینه بالای درمان و این شرایط جسمی که دیگر نه می توانم بخوانم نه بنویسم چگونه باید زندگی کنم درحالیکه بیمه ای هم ندارم و هزینه های درمانم را باید آزاد پرداخت کنم؟
نشر در معرض ورشکستگی کامل است
به گفته اقبال زاده، تا وقتی خرد جمعی بر مملکت حاکم نشود، این خودی و نخودی و بیخودی کنار گذاشته نشود، فضا باز نشود، در داخل تفاهم و همبستگی ملی ایجاد نشود و در منطقه تنش زدایی نشود روز به روز وضع بدتر می شود. نشر از جمله شغل هایی است که در معرض ورشکستگی کامل است و باید بودجه ای تخصیص یابد تا این قشر نابود نشوند.
هیچ مترجم و نویسنده کتاب کودکی بیشتر از حقوق پایه کارگری درآمد ندارد
محمود مزینانی از مترجمان باسابقه ادبیات کودک و نوجوان نیز که تنها منبع درآمدش ترجمه کتاب است، درباره شرایط معیشتی مترجمان حرفه ای مانند خودش می گوید: فکر نمی کنم هیچ مترجم و نویسنده ای که در حوزه کتاب کودک فعالیت می کند بیشتر از حقوق پایه کارگری، درآمد بیشتری داشته باشد. و در بهترین حالت که پرکار باشد درآمدش بیشتر از حقوق کارگری نیست حالا حساب کنید با گرانی کاغذ و شیوع ویروس کرونا و تاثیرش بر فروش کتاب و بازار نشر، شرایط مترجمان و نویسندگان حرفه ای این حوزه چگونه می شود؟ مثلا من که 30 سال است در زمینه ترجمه کتاب برای بچه ها و نوجوانان فعالیت می کنم و همیشه تعدادی کتاب برای ترجمه در دست دارم. اگر در طول سال حداکثر سه کتاب ترجمه کنم، آیا درآمدش کفاف مخارج زندگی من در یک سال را می دهد؟
او می افزاید: از سویی سال هاست که ناشران خرید قطعی می کنند و مشکل اساسی ما هم فروش قطعی کار است. پولی که از ترجمه هرکتاب عاید ما می شود شاید بتواند کفاف دو ماه کرایه خانه را بدهد، سایر خرج و مخارج بماند. افرادی که آب باریکه و حقوق مستمری دارند تاحدی وضعشان نسبت به ما بهتر است. باید بازار کتاب یا نشر تحولات اساسی پیدا کند تا از این شرایط خارج شود و مترجم حرفه ای بتواند با ترجمه یک کتاب 200 صفحه ایی مخارج یک سال زندگی اش را تامین کند. چون برای ما که آلوده این کار شدیم و 30 سال است که ترجمه می کنیم تغییر حرفه امکان پذیر نیست. و در شرایط نامطلوب فعلی فقط از روی ناچاری و به خاطر علاقه ای که داریم و باقیات الصالحات کارمان را ادامه می دهیم.
تاثیرات منفی اوضاع نشر بر زندگی پدیدآورندگان
محبوبه نجف خانی از مترجمان پیشکسوت و شناخته شده حوزه ادبیات کودک و نوجوان، که به صورت حرفه ای به این کار می پردازد و تنها منبع درآمد شخصی اش ترجمه کتاب برای بچه ها و نوجوانان است، نیز معتقد است اوضاع نامطلوب نشر تاثیرات منفی بر زندگی پدیدآورندگان و دست اندرکاران این حوزه گذاشته و می گوید: درحال حاضر بسکمک از ناشران، همه سرمایه شان را صرف چاپ کتاب کرده اند اما نتوانسته اند آن ها را در نمایشگاه کتاب عرضه کنند و بفروشند و فروش اینترنتی شان هم آنقدر پایین است که جوابگوی هزینه ای که کرده اند نیست و تا زمانی که موجودی انبارشان کاهش نیابد یا سرمایه شان برنشود تمایلی به چاپ کتاب جدید ندارند. وقتی که اینها می گویند نمی خواهند کتاب جدید چاپ کنند و حتی تجدید چاپ های شان هم منوط به کتاب های پرفروش و پرطرفدار می شود، چگونه مترجمان می توانند درآمدی داشته باشند؟ درحالی که در حالت عادی برای حضور در بازار اگر کتابی هم پرفروش نباشد وقتی تیراژش تمام شود، ناشر برای حضور در بازار آن را چاپ می کنند.
او در ادامه می افزاید: براین اساس در شرایط فعلی مترجمانی که از قبل یکسری کار داشته اند و با ناشر صحبت کردند یا ناشر به آن ها کتابی را برای ترجمه سفارش داده، فعلا کار دارند و اگر کتاب هایی که طبق قرار داد در دست ترجمه دارند، تمام کنند بیکار می شوند چون ناشران سفارش جدیدی نمی دهند. و محل درآمد مترجم از بین می رود. مثلا من که مترجم قدیمی هستم فعلا نمی توانم سراغ کار جدید بروم چون ناشر گفته فعلا مجموعه های پرطرفداری مانند جودی دمدمی و مدرسه عجیب و غریب را ادامه می دهد و کار جدید قبول نمی کند. و در این شرایط مترجم های جوان تر زودتر بیکار می شوند.
مردم ترجیح می دهند پولشان را صرف خرید مایحتاج زندگی کنند تا کتاب
نجف خانی با بیان اینکه این مساله فقط مربوط به کرونا نمی شود، یادآوری می کند : مسائل زیادی مانند گرانی کاغذ و زینک و ... دست به دست هم داده اند و سبب شده خیلی از ناشران دست نگه دارند و کتاب جدیدی چاپ نکنند. مثلا من قبل از شیوع کرونا 20 کتاب ترجمه تصویری را به ناشر داده بودم اما به دلیل گرانی کاغذ آن ها را تا به حال منتشر نکرده است.
او در ادامه به درآمد مردم اشاره می کند و می گوید: با اینکه فروش کتاب بزرگسال قبلا فاجعه بود و الان بدتر شده اما بخش کودک و نوجوان هنوز هم فروش خود را داشت و مردم با مراجعه به نمایشگاه ها و کتابفروشی ها برای فرزندانشان کتاب می خردیدند و همین مساله هم سبب شد بسکمک از ناشران کتاب بزرگسال به سوی حوزه کتاب کودک گرایش پیدا کنند. اما الان فروش کتاب کودک هم خیلی محدود شده و شاید از 100 درصد خانواده ای که قبلا کتاب می خریدند 30 درصد توانایی خرید کتاب داشته باشند و 70 درصد ندارند. چون یا بیکار شدند یا افزایش حقوق ناچیزی که داشته اند کفاف این تورم لجام گسیخته را نمی دهد و ترجیح می دهند پولشان را صرف خرید مایحتاج زندگی کنند.
مسائل معیشتی سبب کاهش فروش اینترنتی کتاب شده است
نجف خانی می افزاید: بسکمک از افراد به خاطر ترس از آینده و اینکه نمی دانند چه اتفاقی می افتد، سرمایه ای که دارند را محتاطانه خرج می کنند. آن ها با درآمد محدودشان که محدودتر هم شده کمتر به سراغ محصولات فرهنگی می فرایند و ترجیح می دهند کتاب ها را از کتاب خانه های عمومی یا کتابخانه های مدارس برای فرزندشان امانت بگیرند و می بینیم کتابفروشی ها؛ چه بزرگ و چه محلی، فروششان خیلی کم شده حتی ناشران می گویند فروش اینترنتی شان هم کم شده حتی فیدیبو هم از این شرایط ناراضی است و می گوید با این شرایط ترس از آینده مردم پول شان را کمتر صرف خرید کالای فرهنگی می کنند و همه این فشارها نهایتا روی دوش پدیدآورنده می آید.
اعتماد مخاطب نسبت به آثار تالیفی از بین رفته است
او در این شرایط بد اقتصادی اوضاع مترجمان نسبت به نویسندگان را بهتر ارزیابی می کند و می گوید: سال هاست که نویسندگان نتوانسته اند آن طور که باید بچه ها را به سوی آثار تالیفی جذب کنند و تعداد نویسندگانی که بچه ها علاقه دارند آثارشان را بخوانند یا نویسندگانی که ناشر به آن ها سفارش کار بدهد محدود است. از سویی کتاب خوب تالیفی هم که وارد بازار می شود مخاطب ندارد چون مخاطب به آن اعتماد ندارد و در این حوزه مخاطب سوزی شده است. درحالی که ما کارهای تالفیی خوبی داریم که من از خواندن شان لذت می برم هرچند ممکن است جذابیت کتاب خوب و پرطرفدار ترجمه شده را نداشته باشد اما ما نباید خودمان را با دیگران مثلا بهترین نویسندگان قدر خارجی مقایسه کنیم. چون ما تالیفات خوبی داریم که از تالیفات کشورهای همسایه به مراتب بالاتر است و نویسندگان ما خیلی قوی ترند اما اعتمادسازی در بین بچه ها زمان بر است. و کار نویسندگان از مترجمان سخت تر است چون باید اعتمادسازی هم بکنند. درواقع ترجمه بازار خودش را پیدا کرده است و سلیقه مخاطب خیلی جلوتر از نویسندگان ماست اما نویسندگان خارجی چون در مدارس به مراتب ارتباط بیشتری با بچه ها دارند با سلیقه آن ها آشنا هستند و به موضوعاتی می پردازند که برای بچه ها جذاب است.
منتظر تجدید چاپ کتاب هایم هستم تا کمک خرجی باشد
مجید عمیق نیز از مترجمان حوزه کودک و نوجوان است که بیشتر در زمینه علوم و فنون فعالیت می کند. او با اینکه 33 سال به عنوان کارشناس فرهنگی کانون پرورش فکری فعالیت کرده و حقوق بازنشستگی دریافت می کند، اما می گوید این حقوق ناچیز حتی کفاف هزینه 10 روز را هم نمی دهد و مجبورم بقیه مخارج زندگی را از راه ترجمه کتاب تامین کنم. که این هم بگیرنگیر دارد چراکه من معمولا خودم تحقیق می کنم و کتابی را برای ترجمه انتخاب و سپس آن را خریداری می کنم. و بااینکه مجموعه ها را با دقت و وسواس زیادی انتخاب می کنم اما اگر متن یا تصاویر کتاب مطابق نظر و خواسته من یا ناشر نباشد نمی توانم آن را ترجمه کنم و هزینه ای که برای خرید آن به دلار پرداخت کرده ام، هدر می رود.
به گفته این مترجم، کتاب های علمی غالبا به صورت مجموعه ای منتشر می شوند و قیمت بالایی دارند، براین اساس معمولا تهیه این کتاب ها نسبت به یک داستان یا رمان نوجوان سخت تر است. مثلا سال گذشته مجموعه 6 جلدی در حوزه علوم فنون خریداری کردم که هرجلد 32 صفحه بود و قیمت تمام شده آن دو میلیون و 700 هزار تومان شد درحالی که یک کتاب رمان قیمتش پایین تر است و حدوداً با 200 هزار تومان خریداری می شود.
او با اشاره به اینکه تعداد مترجمان حرفه ای این حوزه اندک است و به انگشتان یک دست نمی رسد، می افزاید: شرایط مسائل معیشتی مربوط به همه ما می شود؛ چه آن ها که حقوق بازنشستگی دارند چه آن ها که ندارند البته مترجمانی که همین آب باریکه بازنشستگی را هم ندارند، بیشتر با مشکل روبرو می شوند. مثلا من سه کتاب دایره المعارف داشتم که قرار بود اسفندماه تجدید چاپ و در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران عرضه شود که نشد و سبب کاهش درآمد می شود.
عمیق می گوید: از سویی ناشران قرارداد جدید هم نمی بندند مگر اینکه ناشری دولتی باشد و کتاب هم خیلی خوب و باکیفیت باشد که بپذیرد آن را چاپ کند، به همین دلیل از بهمن ماه با توجه به این شرایط کتابی سفارش ندادم تا ترجمه کنم. فقط منتظر تجدید چاپ کتاب هایم هستم تا کمک خرجی باشد.
منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران